نقدی بر قانون مجازات اسلامی (2) برداشت نادرست از «حد» و شگردهای فقهی در فراگیر کردن مجازات اعدام http://news.gooya.com/politic...
در بخش یکم این مقاله درباره پیامدهای تدوین قانون بر مبنای فقهی «گناه» یا معصیت مطالبی ارائه گردید. مجازات اعدام در قانون مجازات اسلامی، در این نوشتار بررسی و تحلیل می شود. قانونی که شوربختانه در تضاد آشکار با آیات قرآن، در اعدام شهروندان بس سخاوتمند است. برای بررسی مجازات بی رویه اعدام در قانون مجازات اسلامی، نخست باید به مطالعه و واکاوی «حد» و «حدودالله» در آیات قرآن پرداخت. خواهیم دید که چگونه با برداشت نادرست از «حد» و «حدودالله»، نخست هر گناهی شامل مجازات شده است. سپس برداشتِ سوء از «حد»، با مفاهیمی بی ربط چون «محاربه» و «بغی» و «افساد فی الارض» ترکیب سوء شده است؛ تا مجازات اعدام به عمومی ترین مجازات برای شهروندان ایرانی تبدیل شود. تا جایی که می توان گفت با شگردهایی برای هر معصیتی (با تعریف فقهی) مجازات تعیین شده است یا مجازات اعدام را می توان به هر معصیتی اعمال کرد! شاید مبالغه نباشد اگر عصاره قانون مجازات اسلامی چنین توصیف شود: مجازات اعدام برای «حد»، مجازات غیر اعدام برای «تعزیر»! در این قانون «مجازات های اصلی» در چهار گروه یا کتاب: «الف-حد، ب-قصاص، پ-دیه، و ت-تعزیر» دسته بندی شده است. در جرائم نه گانه گروه «حد»، غیر از سه جرم موسوم به «قوادی»، «قذف» (تهمت)، و «مصرف مسکر»؛ جرم های دیگر مشمول مجازات اعدام می باشند. اما طبق ماده 136 با «تکرار جرم»، مجازات اعدام می تواند شامل جرم های دیگر مشمول «حد» نیز بشود. ماده 136 می گوید: «هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است».
- نافرمانی مدنی
این در حالی است که در قرآن غیر از دو مورد 1) «قتل نفس» و 2) «افساد فی الارض»، کشتن انسان با صریح ترین و کوبنده ترین لحن ممنوع اعلام شده است- تا آن جا که کشتن هر انسان را معادل کشتن همه بشریت می داند. قانون نویسان با شگرد ویژه ای مفهوم کلانِ فساد در اصطلاح «افساد فی الارض» را، که فقط توسط حاکمان و صاحبان قدرت و مکنت عملی است، به شهروندان عادی فرو کاهیده اند و برای هر جرمی که خود تعریف کرده اند مجازات اعدام تعیین کرده اند! افزون بر مجازات های اعدام در گروه «حد»، در گروه «قصاص» نیز مجازات اعدام وجود دارد.
«حد» و رعایت «حدودالله»، در قرآن برای مسائل خانوادگی چون «ظهار» و «طلاق» و «ارث» و همچنین پرهیز از آمیزش جنسی شوهر با زن یا زنان خود در شب های روزی داری و هنگام اعتکاف در مسجد به کار رفته است. رعایت حدود در این گونه موارد برای مومنان الزامی است، اما به خود آن ها واگذار شده است و در این دنیا مجازاتی ندارد. مثلا در «ظهار» اگر مرد از «مادر خود خواندن» زنش پشیمان شود، یک گزینه تنبیه او این است که پیش از نزدیکی جنسی مجدد باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد. چگونه دولت می تواند رختخواب زن و مرد را کنترل کند تا بتواند در این دو ماه مانع خوابیدن مرد پشیمان شده با زنش شود؟
- نافرمانی مدنی
چکیده شگرد قانون مجازات اسلامی (ق.م.ا.) برای عمومی کردن مجازات اعدام، و البته با تعریف دلبخواهی برای جرم های سیاسی و مواردی دیگر، چنین است:
-نخست واژه های «حد» و «حدودالله»، از آموزه های قرآن پیرامون حل مسائل و مشکلات خانوادگی، عاریت گرفته شده است.
-بر واژه «حد» چنین مفهومی تحمیل شده است: «حد مجازاتی است که موجب، نوع، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مقدس، تعیین شده است» (ماده:15).
-در کتاب یا زیر مجموعه «حد»، 9 مجازات مشمول حد چنین مشخص گردیده است: اول) زنا، دوم) لواط، تفخیذ و مساحقه، سوم) قوادی، چهارم) قذف، پنجم) سب نبی، ششم) مصرف مسکر، هفتم) سرقت، هشتم) محاربه، و نهم) بغی و افساد فی الارض.
-بر خلاف آیات قرآن مجازات اعدام به نوعی به 9 جرم گروه «حد» تحمیل شده است: 1- مستقیما، 2- غیر مستقیم با تکرار جرم ، و 3- با سوء استفاده از مجازات قتل در مفهوم «افساد فی الارض» که برای حاکمان و صاحبان قدرت و مکنت مفسد در سطح کلان می باشد.
-با سوء برداشت و تعریف نادرست از «بغی» و «محاربه» و همچنین تعریف دلبخواهی جرم های سیاسی، اعدام مخالفین و دگر اندیشان بر فهرست طولانی مجازات اعدام در قانون مجازات اسلامی افزوده گردیده است.
-مجازات اعدام در جرم قتل نفس در کتاب «قصاص» جداگانه آورده شده است.
-برای آن دسته از معصیت هایی که شرع برای آن مجازات تعیین نکرده است، کتاب «تعزیر» دلبخواهی تدوین شده است!
- نافرمانی مدنی
هیچ شهروند عادی حتی اگر بخواهد مفسد فی الارض شود، امکانات و توانایی برای «مفسد فی الارض» شدن ندارد! از طرف دیگر در قرآن هر فاسد و فعل فسادی به مفهوم مفسد فی الارض و فساد در ارض نیست. حاکمانی که در اثر غرور و کبر و برای ادامه فرمانروایی ظالمانه خود، امکانات زیاد تحت امر خود را (که متعلق به عموم است) در راستای نابودی یک سرزمین و یک قوم به کار گیرند، از مصادیق بارز مفسد فی الارض هستند.
- نافرمانی مدنی
طبرزدی به احمد شهید: همین مسئله به وجه شدید تری در مورد قطع دست و پا و پرتاب کردن از کوه یا هلی کوپتر و قطع انگشتان نیز وجود دارد. بسیار ی از باورمندان مذهبی و سنتی می گویند باید دست و پا و انگشتان دزد را قطع کرد تا دزدی نشود و به قران ارجاع می دهند و حکومت نیز مذهبی است و قانون قصاص و دیات و مدنی نیز همین را تایید کرده و در کشور من به مدت ٣۵ سال است که حکومت دینی در حال قطع دست و انگشت و این جور چیز ها است.ایا در دنیا کشوری هست که انگشت و دست و پا قطع کند؟اری کشور من ایران چنین کرده و می کند. http://www.akhbar-rooz.com/article...
- نافرمانی مدنی