بعضی‌ها می‌گویند تنها هستند و بعضی‌ها واقعن تنها هستند - http://www.gerdbad.com/post-13...
من کسی هستم که جان کسی برایم در نمی‌رود، نبودنم بقیه را دلتنگ نمی‌کند، دیده نمی‌شوم، نظرم اهمیتی ندارد و همیشه خودم بوده‌ام و خودم. از نظر من علت مرگ همه‌ی آدم‌های مثل من در هر سنی که باشند: بی‌بغلی، کمبود حرف‌های قشنگ، وجود یک چاه ویل در حوالی قلبشان و خفگی در اثر حرف‌های تلنبار شده‌ای که تا بیخ گلویشان بالا آمده است. این آدم‌ها به عشق، عشق می‌ورزند و بیشتر از هرچیز دیگر انتظار آن را می‌کشند. شاید در ظاهر همه‌ی آن‌ها به دنبال یک منبع بی‌انتها باشند ولی حقیقت این است که از عشق انرژی می‌گیرند، مثل زمین خشکی که عطش دارد و فرقی نمی‌کند که با باران سیراب شود یا سیلاب و یا آب باریکه‌ای که در کسری از ثانیه تبخیر می‌شود. همه‌ی حرف من این است، اگر روزی احساس کردی که جز این آدم‌ها دسته بندی می‌شوی، بترس. بترس نه به خاطر احساس تنهایی‌ای که هر لحظه گریبانگیرت است، به خاطر عاطفه و احساساتت که خیلی زود قرار است از بین برود. احساس، بر عکس خیلی چیزهای دیگر، وقتی زیاد می‌شود که آن را خرج کنی. وقتی خرج نشود کم و کمتر می‌شود و یک روز می‌بینی که هیچ احساسی نداری و بدون احساس بودن خطرناک است. بترس چون... - طـیــّب